پنج شنبه اتوبوسی که ما را آورد راهپیمایی آقای راننده در رادیاتورش، "ضد غفلت" ریخته بود و اتوبوس را در "ایستگاه صلواتی" نگه داشت و همه ساندیس نظام جمهوری اسلامی را نوش جان کردند. دیشب یکی از رسانه های غربی می گفت:" مردم ایران گرسنه اند و برای یک تکه نان به خیابان می آیند". البته کسی به ما نان نداد و دشمن از بس احمق است نمی داند که روز 22 بهمن، نانوایی های جمهوری اسلامی پخت ندارند و تازه آیا شاطرها حق ندارند بیایند راهپیمایی؟ در محله ما یک ارمنی هست که فرزندش در جبهه به شهادت رسیده است؛ در "جبهه سومار". ارمنی ها به شهید می گویند؛ "ناهاراک". "سامسون" که حالا به مرز 78 سالگی رسیده است، هر سال با عکس پسرش که خودش در "دوکوهه" از او انداخته، می آید راهپیمایی. من به دین سامسون کاری ندارم، عاشق آزاده بودنش هستم. همیشه با افتخار می گوید؛ خامنه ای زمانی که رئیس جمهور بود آمد منزل ما و در دیوار نانوایی ماشینی اش عکسی از این دیدار آویزان کرده. او می گوید؛ من مسلمان نیستم اما با شعار "جمهوری ایرانی" مخالفم؛ اگر سایه اسلام بالای سر ایران نباشد، ما ارمنی ها در کدام خانه، به جز خانه "باب الحوایج، قمر بنی هاشم" حوایج مان را بگیریم. آقای اوباما! بفرما، این هم از ایرانی غیر مسلمان. سامسون، هم کیش تو نیست، حواری عیسی است و عیسی هم مثل موسی مثل ابراهیم مثل نوح در آیین محمد است؛ در دین ماست و سامسون از هر کیشی که باشد تو را پنج شنبه ای مات کرد. آقای اوباما! تو غلط کردی اسمت "حسین" باشد. ارمنی ها اسم بچه شان را حسین و عباس و علی اصغر می گذارند، نه یزیدی ها. تو اسمت حسین نیست. "حسین" اسم مقدس من است. تو اسمت "باراک" است و با نتانیاهو و شمر و حرمله هم اسمی. تو در گناه صهیونیست های بچه کش شریکی. تو و آن بوش کوچک غلط بزرگی کردید که دم از حقوق بشر می زنید. شما تیشه ای هستید بر فرق بشر. آمریکا غلط کرده لیبرالیسم را جهانی کرده باشد. اگر لیبرالیسم، جهانی شده، پس چرا رئیس جمهور آمریکا هر جا می رود با تخم مرغ از وی استقبال می کنند؟ آقای آمریکا! این شعار "مرگ بر آمریکا" ی ملت ماست که جهانی شده. خانم هیلاری، تو دیگر چقدر ساده ای. شیخ ما ستون پنجم جمهوری اسلامی است در عمق فضای سایبر و توانسته ماموریت خود را به خوبی انجام دهد و پول های بلوکه شده را برگرداند به جیب نظام. آقای آمریکا! شما چقدر ساده لوحید که از شیخ ساده دل ما فریب خورده اید!! کروبی، یک، اوباما صفر! عاقبت، شیخ ما هم یک جا رنگ پیروزی را به چشم خود دید!! آقای امپراطور رسانه ها! شما با گرسنه خواندن مردم ایران، اعتراف کردید که ساندیس جمهوری اسلامی، سرشار از "ویتامین" است و علاوه بر رفع تشنگی، گرسنگی آدم را هم دفع می کند؛ 150 تومان پول ساندیس جمهوری اسلامی چقدر برکت دارد که صدها هزار دلار آمریکا حریفش نمی شود. 13 از 24 بزرگ تر نیست اما 150 تومان جمهوری اسلامی از میلیون ها دلار آمریکا بزرگ تر است. گفت: "کم من فئته قلیله، غلبت فئته کثیره، باذن الله". اصلا یک چیز دیگر؛ قبول! جمهوری اسلامی روز پنج شنبه به ما گرسنه ها نان داد! به شما عارضم؛ جمهوری اسلامی به مردمش نان می دهد و آمریکا به مردمش دق. مولای ما به ما نان می دهد و سران آمریکا به گرده مردم شان جنگ عراق و افغانستان را تحمیل می کنند. حکایت جمهوری اسلامی، حکایت دارندگی و برازندگی است؛ پولش زیادی کرده و به ما نان و ساندیس می دهد. می خواهم ببینم فضولش کیست تا با قلم خود در دهانش بکوبم. جمهوری اسلامی به ما نان حلال می دهد تا رگ گردن ما در برابر آمریکا و اسراییل کلفت باشد؛ حرفی هست؟! اصلا به جز نان حلال جمهوری اسلامی، هیچ نان حرامی از گلوی ما پایین نمی رود؛ به کسی ربطی دارد؟! ما نان خور جمهوری اسلامی هستیم و نمی خواهیم جیره خوار غرب باشیم؛ فضولش کیست؟! ما بربری سنتی نظام مان را به این بربریت مدرن نمی فروشیم؛ به کسی چه؟! جمهوری اسلامی به دست ما نان سنگک می دهد و آمریکا به مردمش سکس و خشونت. حالا جالب است؛ سنگک را جمهوری اسلامی به دست ما می دهد و سنگش دست پست رسانه های پست مدرن آمریکا را می سوزاند! و باز هم یک چیز دیگر که این یکی را تقدیم می کنم به دخترکی که در راهپیمایی، جلوی دوربین سیما بغض کرده بود و از دشمن برائت می جست؛ اشک مرا هم درآوردی ای خواهر کوچکم. این را تقدیم می کنم به تو؛ "جمهوری اسلامی به ما یک تکه نان و یک ساندیس می دهد ما چنین حماسه ای می آفرینیم، آقای دشمن! خشتکت پرچم است؛ راهپیمایی سال بعد قرار است جمهوری اسلامی به ما چلو کباب بدهد"!! اصلا نظامی که بتواند در عرض چند ساعت، 50 میلیون نان برای سلیقه های مختلف، اعم از "بربری"، "سنگک"، "تافتون"، "لواش"، "ماشینی"، "شیرمال" و "نان جو" فراهم کند، کارآمدی خودش را نشان داده است. حالا بخند دخترکم. اصلا می دانی، اینها از این سوخته اند که جمهوری اسلامی تنها نظامی است که در روز بسته بودن همه نانوایی هایش، می تواند به 50 میلیون نفر نان بدهد. الا ای خواهر کوچکم! آمریکا دارد در تنور جمهوری اسلامی می سوزد. بغض تو آتش انداخته بر جان خصم. آقایان مسئولین! راز ماندگاری جمهوری اسلامی در میان این همه فتنه را، باید در فحوای همین بغض جست و جو کنید. این بغض دارد با شما با ما حرف می زند.از دعای مادران شهید داده است این همه ماندگاری ما و این همه یادگاری ما. آقایان مسئولین! بوسه باید زد بر دستان پدران شهید داده که تنور جمهوری اسلامی از دعای نیمه شب ایشان گرم و بر قرار است. ای دعای شهدای به خون آغشته، در حق این انقلاب، همه تان مستجاب شده اید. کور باد چشمی که آسمانی ها را در یوم الله 22 بهمن ندیده باشد. کور باد دیده ای که دستان بریده عباس را در دست علمدار انقلاب ندیده باشد.
***
پنج شنبه اتوبوسی که ما را آورد راهپیمایی، راننده اش شاهد است که به ما نان ندادند اما هر جا سخن از نان جمهوری اسلامی باشد، البته که ما گرسنگانیم. شکم ما در برابر دلارهای آمریکا "سیر" است و در مقابل نان ولایت، "اسیر". نه، 22 بهمن 88 کسی به ما نان نداد اما امام در 22 بهمن 57 به ما جان داد، آبرو داد، اسلام داد. ما جز خمینی و خامنه ای، حیثیتی نداریم. ما شیعه "حسن بن علی" هستیم که گفت:" لا یوم، کیومک یا ابا عبدالله". 22 بهمن، یوم الله ماست؛ عاشورای ماست؛ برای ما ایرانی ها سخن گفتن جز با زبان ائمه دشوار است. 22 بهمن یوم الله ماست؛ "لا یوم، کیومک یا یوم الله". 22 بهمن ناموس ماست؛ خدا برید دستی را که قرار بود در دامان شرف ما لکه ننگ بیاندازد. خدا برید دوباره دست "ابولهب" را. ما با بغض با اشک با خون با خون دل از ولایت فقیه دفاع می کنیم و دشمن را به این راز الهی، راهی نیست. ما شیعه امامان مان هستیم و از 22 بهمن خود عاشورایی دگر ساخته ایم؛ روز پیروزی خون بر شمشیر. روز پیروزی نان بر دژخیمان. روز پیروزی بربری سنتی بر بربریت مدرن. روز پیروزی لواش بر کلاش. (خواهر کوچکم، فکر کنم خندید!) روز پیروزی تافتون بر تافته های جدا بافته. روز پیروزی شیرمال بر زرق و برق و مال و منال. روز پیروزی سنگک بر مگسک رسانه های غرب. روز پیروزی نان ماشینی بر ماشین جنگ نرم. روز پیروزی نان جمهوری اسلامی و روز آجر شدن نان آمریکا. روز پیروزی ساندیس بر BBC. روز شکسته شدن رکورد ما در 9 دی. آفرین به این ملت که این روزها زود به زود رکورد می شکنند. "رضازاده" سال به سال، رکوردش را می شکست و ما بعد از 9 دی، ظرف 50 روز یک رکورد جدید زدیم. بگذار حامیان "عبدالمالک ریگی" به ما هم بگویند "دوپینگی". آری، ما با ساندیس جمهوری اسلامی، "دوپینگ" می کنیم و هر روز رکورد جدیدی می زنیم؛ حرفی هست؟! هر پیامبری، هر پیامی معجزه ای دارد و معجزه انقلاب اسلامی، ایستادگی با ساندیس است در برابر 200 کلاهک هسته ای. حالا من می خواهم در پایان این "دل نوشت" مثل "احمدی نژاد" یک خبر خوش به ملت بدهم؛ جمهوری اسلامی موفق به ساخت موشک قاره پیمایی شده است که تا اتاق بیضی کاخ سفید برد دارد و قادر است ته دل اوباما را خالی کند. نام این موشک، "کاوشگر چهار" نیست؛ "نی ساندیس" است. 22 بهمن، کور کردیم چشم دشمن را با این نی. بشنو از نی، نی، نوای نینواست؛ این موشک این نی البته توانایی حرکت در عمق تاریخ را هم دارد و می تواند با تعویض کارآیی خود، برای گلوی خشکیده و لب ترک برداشته علی اصغر 6 ماهه، "آب سیب" باشد. گفت:" گهواره خالی، قنداق خونی/ لایی لایی اصغرم، برگشته رودم". نه، اشتباه این است که بگوییم؛ "از سفر برگشته بودم". نه رباب، که ما نیز هرگز از سفر "محرم و صفر" باز نمی گردیم. ما هنوز مسافریم و تا مقصد، راه چندانی نمانده است. این محرم و صفر است که از میان ما رفته اند؛ "حسین" هنوز هست. سر حسین هنوز روی نیزه دارد قرآن می خواند. هنوز با ما خیلی کار دارد حسین. اسم اعظم خداست حسین. خون خداست حسین و چقدر این نام زیباست؛ "حسین". حسین خون خداست و حسن، خون دل خدا. هر "حسین" که ما می گوییم در دل خود "حسن" هم دارد. "حا" و "سین" و "نون" در "حسنین" مشترک اند. این درست که حسن در مدینه است اما من معتقدم که حسین در کربلا غریب تر است؛ نشان به آن نشانی که امام حسن، خود گفته است: "لا یوم، کیومک یا اباعبدالله". پس اگر چه محرم و صفر رفته است اما مهر حسین همچنان در دل ما باقی است. "صلی الله علی الباکین علی الحسین": حسین. حسین. حسین. حسین. حسین...
***
پنج شنبه اتوبوسی که ما را آورد راهپیمایی، راننده اش نوحه "ارباب بی کفن" گذاشته بود؛ چه دل نشین است صدای این "حاج منصور"، وقتی می گوید؛ "السلام علیک یا اباعبدالله".
منبع: ghadiani.blogfa.com
کلمات کلیدی :
نوشته شده توسط محمد حسین اصفهانیان در پنج شنبه 88/11/29 و ساعت 3:10 عصر |
نظرات دیگران()