این عید ارایایی این عید باستانی این عید اجداد ما
(عید نوروز) بر تمام ایرانیان مبارک باد
امام خمینی
این عید ارایایی این عید باستانی این عید اجداد ما
(عید نوروز) بر تمام ایرانیان مبارک باد
شعر امام از نظر شیوه سبک عراقی است در این سبک شعر از سطح به عمق راه یافته و زیبایی های جان را توصیف می کند. از اینروست که بیشترین سروده های عرفانی فارسی در این قالب سروده شده است.
حضرت امام خمینی(ره) درباره آئین باستانی عید نوروز شعری سروده است. شعر امام از نظر شیوه سبک عراقی است در این سبک شعر از سطح به عمق راه یافته و زیبایی های جان را توصیف می کند. از اینروست که بیشترین سروده های عرفانی فارسی در این قالب سروده شده است.
باد نوروز وزیدست به کوه و صحرا
جامه عید بپوشید چه شاه و چه گدا
بلبل باغ جنان را نَبُود راه به دوست
نازم آن مطربِ مجلس که بُوَد قبله نما
صوفی و عارف از این بادیه دور افتادند
جام می گیر ز مطرب که روی سوی صفا
همه در عید به صحرا و گلستان بروند
منِ سرمست ز میخانه کُنم رو به خدا
عید نوروز مبارک به غنی و درویش
یارِدلدار ز بتخانه دری را بگشا
گر مرا ره به در پیر خرابات دهی
به سر و جان به سویش راه نوردم، نه به پا
سالها در صف ارباب عمائیم بودم
تا به دلدار رسیدم، نکنم باز خطا
هرگونه جنگ علیه ایران منطقه را شعلهور میکند
حزبالله لبنان با هشدار شدید نسبت به عواقب حمله به ایران اعلام کرد که کسانی که به دنبال اختلافافکنی میان ایران و سوریه هستند در توهماند.
شیخ "نعیم قاسم " معاون دبیرکل حزبالله لبنان در گفتگو با خبرگزاری رویترز نسبت به هر گونه حمله نظامی آمریکا یا اسرائیل به ایران هشدار داد و گفت که این حمله تمام خاورمیانه را شعلهور خواهد کرد.
قاسم در این گفتگو ایران را کشوری بزرگ و قدرتمند خواند و تاکید کرد که هرگونه تجاوز به این کشور ممکن است تمام منطقه را به انفجار برساند و هزینههای زیادی را برای متجاوزان- چه آمریکا باشد و چه اسرائیل یا کسانی که پایگاههای خود را در این زمینه به متجاوزان دادهاند- به بار بیاورد.
نفر دوم حزبالله لبنان تصریح کرد که موضوع حمله به ایران با عراق و افغانستان بسیار متفاوت است.
وی همچنین بر حق ایران در استفاده از انرژی صلحآمیز هستهای تاکید کرد و نگرانیها درمورد دستیابی ایران به برنامه نظامی هستهای را ادعاهایی نابجا خواند.
قاسم آمادگی حزب الله لبنان در مقابله با هرگونه تجاوز اسرائیل را کامل ارزیابی کرد و گفت: اگر تصمیم به حمله به ایران گرفته شود، هیچ کس امتداد این خطر را نمیداند.
وی حمله اسرائیل به لبنان در زمان کنونی را بعید دانست و گفت که نشانهای در زمینه جنگ نزدیک وجود ندارد، اما اسرائیل بالاخره به لبنان حمله خواهد کرد.
وی در مورد مناسبات با سوریه تاکید کرد که دمشق هرگز به درخواستهای آمریکا در مورد کنار گذاشتن حزبالله لبنان تن نخواهد داد.
معاون سید حسن نصرالله خاطرنشان کرد: کسانی که به بازی در زمینه اختلاف افکنی میان ایران وسوریه فکر میکنند، در توهماند، همچنین کسانی که گمان میکنند، میتوانند کشورهای بازدارنده و مقاومت را در منطقه ببلعند در خیالات خام هستند.
شیخ نعیم قاسم اوضاع کنونی در قدس اشغالی را ببسیار خطرناک خواند و خواستار تحرک عربی و اسلامی در قبال جنایات رژیم صهیونیستی در قدس و مسجدالاقصی شد.
نخستوزیر روسیه در خبری اعلام کرد که اولین نیروگاه هستهای ایران که روسیه در حال ساخت آن است در تابستان سال جاری راهاندازی میشود.
به نقل از خبرگزاری فرانسه، "ولادیمیر پوتین روز گذشته تصریح کرد که اولین نیروگاه هستهای ایران که روسیه در حال ساخت آن است در تابستان سال جاری به روی خط میآید و راهاندازی می شود.
وی در نشستی در خصوص موضوعات صنعت هستهای در شهر "ولگا دانسک " (Volgodonsk ) واقع در جنوب روسیه ادامه داد: راهاندازی اولین بخش نیروگاه هستهای ایران باید در این تابستان راهاندازی شود.
بنا بر این گزارش، اظهارات پوتین نمایانگر یکی از واضحترین بیانات اخیر مقامات روسی درباره زمان نهایی راهاندازی نیروگاه هستهای ایران است.
جواب لاریجانی در پاسخ به پرسش خبرنگاری مبنی بر اینکه اگر نامزد ریاست جمهوری شوید مشی کدام روسای جمهور پیشین را ادامه میدهید گفت "چیزی که نه به دار و نه بار است، چرا در موردش صحبت کنم ".
امروز سهشنبه آخرین نشست خبری علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی با خبرنگاران داخلی و خارجی در سال 88 برگزار شد، که حواشی آن به شرح زیر است:
* قبل از آغاز نشست خبری رئیس مجلس در محوطه بیرونی پارلمان تجمع و "گپ رسانهای " گسترده خبرنگاران، عکاسان و فیلمبرداران رسانههای داخلی و خارجی دیدنی است اما این تنها حاشیه ابتدایی نشست خبری رئیس مجلس نیست بلکه هوشیاری ماموران امنیتی در توقیف فیلم تصویربرداری یکی از خبرنگاران شبکههای تلویزیونی عرب زبان که خارج از عرف خبرنگاری مشغول فیلمبرداری از محوطه پارلمان است از دید خبرنگاران پنهان نمیماند.
* اگر چه به نمایندگان رسانهها اعلام شد تا ساعت 13:30 برای پوشش خبری کنفرانس مطبوعاتی رئیس مجلس به پارلمان بیایند اما رسما نشست خبری علی لاریجانی با حدود 250 رسانه داخلی و خارجی اندکی پس از ساعت 14:30 دقیقه آغاز به کار کرد.
* سال گذشته در همین ایام نشست خبری رئیس مجلس در محوطه تالار آفتاب و به شکل و شمایل دیگری برگزار شد اما امسال مسئولان برگزاری نشست خبری لاریجانی ترجیح میدهند تا این نشست را در بنای تاریخی مجلس مشروطه (ساختمان شهید مدرس) برگزار کنند.
* ابتدا رئیس مجلس همچون روال گذشته به تشریحی از کلیات فرآیند بررسی بودجه سال 89 در مجلس میپردازد و سپس رئیس اداره اخبار مجلس که اجرای این نشست خبری را بر عهده دارد از خبرنگاران میخواهد با توجه به 50 درخواست سئوال از لاریجانی، هر خبرنگاری یک سئوال را مطرح کند؛ البته برخی خبرنگاران در طی نشست خبری به این نکته توجه چندانی نداشتند.
* سئوال خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) در حالی پیرامون مسئله کوی دانشگاه و گزارش کمیته حقیقت یاب مجلس از رئیس دستگاه قانون گذاری کشور پرسید شد که سکسکههای بلند یک خبرنگار با صدای بلند فضای مجلس مشروطه را تحت تاثیر خود قرار میدهد تا جایی که موجب خنده حضار و حتی رئیس مجلس است.
* نظر مجلس، پیرامون محاکمه - البته شاید منظور رسیدگی به اتهامات است که اینگونه به فارسی ترجمه میشود- فرزندان آیت الله هاشمی رفسنجانی به دلیل عملکردشان در حوادث پس از انتخابات؛ موضوع سئوال خبرنگار شبکه الفرات از رئیس مجلس است که اگرچه موجب زمزمههای لفظی در میان حضار میشود اما لاریجانی نیز با همان پیچیدگی در گفتارش تاکید میکند "طرح این مباحث باید از سوی دستگاه قضایی پیگیری شود؛ اگر سئوال و شبهه در این زمینه وجود دارد باید از قوه قضائیه پرسید. "
* "موبایلهایمان را میگیرند و اجازه ارتباط با سردبیرانمان را نمیدهند " این بخشی از خطابه اعتراضی خبرنگار شبکه ژاپنی است به رئیس دستگاه قانونگذاری کشور که لاریجانی با مزاح خطاب به وی این گونه میگوید: مگر موبایلها را میگیرند!؛ از این پس دیگر گوشیهای همراهتان را تحویل ندهید.
* ناصر مردوخی کردستانی مانند همه نشستهای خبری با ذکر ابیاتی شروع و پس از اتمام سئوال خود دو تقویم را به لاریجانی هدیه میکند که رئیس مجلس هم با خنده خطاب به وی اعلام میکند "شما فکر حاج خانم ما هم هستید. "
* خبرنگار یکی از خبرگزاریهای اصلاح طلب علی رغم درخواست مجری نشست به طرح سه سئوال در قالب یک پرسش میپردازد و بیشتر از شکاف بین دولت و مجلس در روند بودجه نویسی امسال سخن به میان آورد.
* "من سخنگو ندارم و نظراتم را خود اعلام میکنم " این مطلب گل واژه سخنان لاریجانی در پاسخ به سئوالات مشابه دو خبرنگار از رسانههای متفاوت است که از او میپرسند یکی از نمایندگان به نقل از شما از عزل محتشمی پور بر ریاست کمیته دفاع از مردم فلسطین مجلس خبر داده است نظر صریح شما در این زمینه چیست که لاریجانی هر دو بار سعی میکند با جملات فوق جواب آنها را بدهد.
* لاریجانی با مزاح در پاسخ به سئوال خبرنگار ایسکانیوز وابسته به دانشگاه آزاد که از او میپرسد از سفرهای شما به شهرستانهای کشور برداشت سفرهای زود هنگام تبلیغاتی میشود که از رئیس دستگاه قانون گذاری با خنده میگوید "شما قصد جان من را کردهاید "، من اگر حتی به لاریجان هم سفر کنم تعبیر خاصی از آن میشود.
* پاسخ جالب لاریجانی خطاب به خبرنگار روزنامه فرهنگ آشتی که از او میپرسد: اگر نامزد ریاست جمهوری شوید مشی کدام روسای جمهور پیشین کشور را از هاشمی و خاتمی گرفته تا احمدی نژاد را میپسندید " تنها این جمله است "چیزی که نه به دار و نه بار چرا در موردش صحبت کنم ".
این خبرنگار البته سعی کرد سئوال حاشیه دیگری را از رئیس مجلس با این مضمون بپرسد "از اینکه رنگ سبز پرچم پشت سر شما بر خلاف برخی جاها آبی نیست، تشکر میکنم که لاریجانی پاسخ میدهد: تکثر رنگ پرچم ایران معلوم است اما شما چرا اینقدر حساس هستید؟
* خبرنگار روزنامه ابتکار نیز در لابه لای پرسشهای خود با توجه به نزدیکی عید نوروز خواستار رفع کدورتهای بین برخی از مسئولان ارشد نظام میشود که لاریجانی در پاسخ به وی میگوید " شما جلسهای بگذارید و همه را به شام دعوت کنید ".
* درخواست عکاسان از لاریجانی برای تکان دادن دست خود به حضار و اجابت این خواسته از سوی رئیس مجلس و نیز درخواست برخی خبرنگاران رسانههای اصلاح طلب برای آزادی برخی همکارانشان که در جریان حوادث پس از انتخابات بازداشت شدهاند و قول رئیس مجلس برای پیگیری این مسئله از دیگر حواشی نشست خبری امروز رئیس نهاد قانونگذاری کشور است.
* در خاتمه این نشست خبرنگاران و عکاسان از رئیس مجلس درخواست کردند تا با آنان در پایان سال 88 عکس یادگاری بگیرد که او نیز به صورت جداگانه با آقایان و خانمهای حاضر چند عکس یادگاری میگیرد و سال جدید را پیشاپیش به آنها تبریک میگوید.
رهبر معظم انقلاب درباره مرحوم حاج احمد آقا فرمودهاند: من همینقدر مىتوانم بگویم که ایشان شخصیت ممتاز و بىبدیلى بودند، ایشان خصوصیاتى داشتند که هیچکس دیگر ندارد و نخواهد داشت. جاى ایشان را هیچ چیزى پر نمىکند.
به نقل از پایگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبری، رهبر معظم انقلاب اسلامی طی گفتگویی در تاریخ 1374/03/11 توسط حجتالاسلام مسیح بروجردی در مورد مرحوم حجتالاسلام والمسلمین حاج احمد آقا خمینی بیاناتی داشتند که بازخوانی متن کامل این بیانات قابل توجه است.
*لطفاً از سابقهى آشنایى خودتان با حاج احمد آقا توضیحاتى بفرمایید؟
بسماللهالرحمنالرحیم؛
ابتدا که من ایشان را دیدم، حدود سال چهل و یک بود که ما به منزل امام در قم، زیاد رفت و آمد مىکردیم. ایشان ظاهراً در آن ایام به دبیرستان مىرفتند. من ایشان را مىدیدم که با دوچرخه از درِ اندرونى بیت رفت و آمد مىکردند. البته ما از در بیرونى رفت و آمد مىکردیم. من اوّل ایشان را نمىشناختم. بعد گفتند آقازاده امامند. بعد از آن دیگر ایشان را ندیدم. در جریانات سال چهل و دو من هیچ از ایشان یادم نیست و خبر ندارم که چه مىکردند و کجا بودند. تا اینکه گمان مىکنم در سال چهل و چهار یا چهل و پنج شنیدم ایشان طلبهى خوبى شدهاند و بسیار جدّى مشغول تحصیلند. گفته مىشد که امام در آن ایام به ایشان فرمودهاند که اگر شما مىخواهى به دانشگاه بروى، هزینههایت به عهده خودت است؛ اما اگر طلبه بشوى من شهریّهاى به تو مىدهم. یعنى امام به این وسیله تشویق مىکردند که ایشان به سمت طلبگى بروند. بعدها کمکم آشنایى ما با ایشان بیشتر و از نزدیک شد. من حتّى یک بار به منزل ایشان در قم رفتم که آن روزها در کوچهاى، عمود بر خیابان بیمارستان و موازى با صفائیّه واقع شده بود. نام آن کوچه را نمىدانم؛ ولى بالاى شهر قم محسوب مىشد و جاى خوبى بود.
زمانىکه ایشان تازه ازدواج کرده بودند، من در سفرى از مشهد به قم آمده بودم و گفتم بروم فرزند امام را ببینم. به دیدار ایشان رفتم و از نزدیک با هم آشنا شدیم. این، اوایل آشنایى ماست. بعداً که ایشان به نجف رفتند و از نجف به قم برگشتند، یک بار ایشان را گرفتند و به زندان انداختند. وقتى از زندان آزاد شدند. -اتّفاقاً من در تهران بودم- براى دیدنشان به منزل مرحوم آقاى ثقفى رفتم. ایشان در آنجا وارد بودند و جماعتى هم از دوستان آمده بودند.
بعد ایشان در بعضى از کارها -مثل کارهاى مربوط به مبارزه- با ما ارتباط پیدا کردند. مثلاً چند مورد از اعلامیههایى که از نجف آمده بود، ایشان لاى جلد کتاب جاسازى و صحافى مىکردند و براى من به مشهد مىفرستادند. بنابراین، ارتباط ایشان با ما، هم در زمینههاى مربوط به مبارزه و هم در بعضى زمینههاى روشنفکرى بود. مثلاً ایشان براى چاپ کتاب «روشنفکرانِ» آل احمد که تازه درآمده بود و دستگاه نمىگذاشت چاپ شود، اقدام کردند. اینکه در این زمینه با چه اشخاصى در ارتباط بودند، درست یادم نیست. بعد ایشان براى اینکه از جهات گوناگون اطمینان پیدا کنند، یک نسخه براى من فرستادند و من نظراتى دادم. بههرحال، ارتباطاتى از این نوع داشتیم، تا وقتى که زمان پیروزى انقلاب شد. سوابق آشنایى ما با ایشان اینهاست.
*جمعبندى و برداشت کلّى حضرتعالى از شخصیّت و خصوصیّات ایشان چیست؟
حاج احمد آقا عنصر قابل و لایقى بودند. اوّلاً ایشان خیلى باهوش بودند. به نظر من در بین خصوصیّات ذاتى و صفاتى که در یک انسان، برجسته است، اگر بخواهیم یکى را براى حاج احمد آقا از همه برجستهتر حساب کنیم، آن هوش ایشان بود. بسیار مرد باهوش و تیز و زیرکى بودند. بعضى از صفات خوب امام را هم من در ایشان دیدم. مثلاً آدم بىرودربایستىاى بودند. امام نیز همینگونه بودند. مرحوم حاج آقا مصطفى نیز همینگونه بودند. من با ایشان هم از نزدیک معاشرت و رفاقت داشتم. جاهایى که لازم بود اصلاً هیچ رودربایستى نداشتند. ایشان یک حالت صراحتِ خوبى را البته در مواردى -نمىگویم در همهجا- داشتند که تعبیر درستش همان رودربایستى نداشتن است.
ایشان مرد عاقلى محسوب مىشدند. به شدّت به امام عشق مىورزیدند و علاقهمند ایشان بودند. علاوه بر این، از بُن دندان به این انقلاب اعتقاد داشتند و براى همین هم بود که آن هوش سرشار در خدمت انقلاب و امام به کار مىرفت. اصل براى ایشان، همینها بود. من بعداً دیدم در وصیتنامهشان هم همین را تصریح کردهاند. این راست است. این را من خودم دیدم که براى ایشان در درجهى اوّل، امام و انقلاب مطرح بود. رفاقتها، دوستیها، جبههها، باندها و گروهها، هیچ مطرح نبود.
این، جهات بسیار خوبى بود که ایشان داشتند. علاوه بر این، ایشان هم در قم و هم در نجف درس خوانده بودند. من از خصوصیّات و میزان معلومات ایشان مطّلع نیستم. علّت هم این است که در این چند سالِ بعد از انقلاب که ما با ایشان ارتباطات کارى مختلفى داشتیم، بحث علمى مطرح نشد تا من بتوانم بفهمم ایشان در چه حدّى بودند. اما مىدانم که ایشان درس خوانده بودند. خیال مىکنم خود ایشان یک وقت به من گفتند که من در نجف «مکاسب» درس مىگفتم. خوب؛ این یک سطح علمى خوبى است. بههرحال ایشان شخصیت ارزندهاى بودند. انصافاً شخصیّت مفید و باارزشى بودند.
آن نکتهاى که شما اشاره کردید، شاید الان جایش باشد بگویم. من در پیام تسلیتِ ایشان هم نوشتم. ایشان واقعاً در کنار امام عنصرى لازم و بىبدیل بودند. هیچکسِ دیگر در کنار امام نمىتوانست این نقش را ایفا کند؛ به خاطر اینکه خبر دادن به امام، کار آسانى نبود. گاهى خبر تلخى بود که کسى باید به امام مىداد. نه فقط خبرهایى مانند مرگ و میر؛ بلکه حوادثى بود، اشکالاتى بود در دولت، در مسؤولان و در اشخاص که باید یک نفر به امام منتقل مىکرد. همه کس نمىتوانست این کار را بکند؛ چون ممکن بود بعضى منتقل کنند؛ بعد امام ندانند که اینها خودشان جزو چه گروه و باندى هستند و این خبر چقدر اتقان دارد. فردى باید این کار را انجام مىداد که به امام نزدیک مىبود و این فرد حاج احمد آقا بودند.
ایشان، هم در انتقال خبرها و هم در انتقال نظرات امام به بیرون - چه به بنده و دو سه نفر دیگر که مسؤولان سطح بالاى نظام بودیم و چه به مردم یا بعضى دیگر از مسؤولان - تبحّر خاصى داشتند و نظرات امام را خوب منعکس مىکردند. همچنین در موارد متعدّدى به امام مشورت مىدادند. امام هم آدمى نبودند که تحت تأثیر عواطف قرار گیرند و مسألهى پدر و فرزندى تأثیر ناروایى در ایشان داشته باشد. از مشورت حاج احمد آقا استفاده بهینه را مىکردند. یعنى چنین نبود که هر چه حاج احمد آقا مىگویند، گوش کنند؛ بلکه مواردى اتّفاق افتاد که امام نظرى داشتند و شاید خود ما هم خیال مىکردیم این نظر را حاج احمد آقا به ایشان منعکس کردهاند. بعد خداى متعال مسائل را طورى پیش مىآورد که مىفهمیدیم نظر امام در این مورد چیزى دیگر است و نظر حاج احمد آقا به جز این بوده است. حتّى در یک مورد، نظرى از قول امام براى من نقل شد. من، هم تعجّب کردم که چطور امام این نظر را باید بدهند و هم آن را قبول نداشتم؛ ولى هم حاج احمد آقا و هم آقاى هاشمى بر آن نظر مصر بودند و چون به عنوان نظر امام نقل شده بود، جلسهاى برگزار کردیم که تصمیمگیرى کنیم. امر بسیار مهمّى بود. من گفتم باید خدمت امام برویم و ببینیم ایشان چه مىگویند. چون احتمال دادم شاید بعضى از حواشى و واقعیّات را امام درست ندانند.
خدمت امام رفتیم و آنجا بعد از آن که حرفها مطرح شد، من دیدم امام به همان نظرى که بنده داشتم گرایش پیدا کردند. در آن لحظه فورى این مطلب به ذهن رسید که پس چگونه حاج احمد آقا از امام چیز دیگرى نقل کردند؟ حاج احمد آقا ملتفت شدند که اینجا، جاى توجّه به چنین گمانى است. فورى جلو همه ما با امام روبهرو کردند و گفتند: آقا! من صبح پیش شما آمدم، شما اینگونه نگفتید؟ آنوقت جزئیّات را گفتند. امام تأمّلى کردند و گفتند: بله؛ همینگونه است. یعنى معلوم شد که حاج احمد آقا در معرض این بودند که گاهى در تبدّل نظر با رأى امام متبدّل شوند. مىخواهم این را عرض کنم که حرفهاى امام، مشورتهاى حاج احمد آقا نبود. امّا از حاج احمد آقا هم استفاده مىکردند. حاج احمد آقا در موارد متعدّدى، نظرات پخته خوبى را به امام منعکس کرده بودند. البته گاهى چیزهایى هم مىگفتند که امام قبول نمىکردند.
ما خودمان این را در قضیه جنگ، در قضایاى سیاست خارجى و در موارد متعدّدِ دیگر دیده بودیم که نظر امام یک چیز بود، نظر حاج احمد آقا بهکلّى چیزِ دیگرى بود.
همانطور که گفتم، ایشان مشاورى امین براى امام بودند. امام هم زمانى جملهاى با این مضمون گفتند که احمد هیچ چیزى را به من نسبت نمىدهد که من نگفته باشم. این گواهى امام بسیار با ارزش و مهم است. همینگونه هم بود. ما هم تا آن مقدارى که دیدیم، همین را حس کردیم.
*حضرتعالى اشاره فرمودید که امام بارها به حاج احمد آقا ابراز علاقه کردند؛ آیا ارتباط امام با ایشان ارتباطى عاطفى بود؟
به یاد دارم که امام دو مرتبه گفتند: احمد براى من اعزّ اشخاص است. آقاى هاشمى نیز این مطلب را همان وقت در خطبههاى نماز جمعه نقل کردند؛ چون اتّفاقاً هر دو دفعه با هم بودیم که این حرف را از امام شنیدیم. بار اوّل در سال پنجاه و هشت، به مناسبت جریانى که پسر یکى از آقایان، مشکل عاطفى براى پدرش درست کرده بود، امام سخنى به این مضمون گفتند که هر چند من احمد آقا را بسیار دوست دارم، اما چنانچه او را بگیرند یا بکشند، در باطن قلبم متاثر نمىشوم یا تکان نمىخورم. حرف عجیبى بود که قوّت قلب امام را نشان مىداد.
بار دوم، همین اواخر بود که ایشان به مناسبتى در خلال صحبت گفتند: رسم امام این بود که حرفهایى را که مىخواستند بزنند، گاهى مستقیم نمىگفتند؛ بلکه در خلال صحبت به شکلى وارد مىکردند؛ احمد که اعزّ اشخاص در نظر من است، اگر مثلاً چنین کند، با او برخورد مىکنم. بههرحال، اعزّ اشخاص بودند.
*دربارهى نقش مشورتى حاج احمد آقا با مسؤولان توضیح بفرمایید.
آن هم یک مقوله است. شاید مىدانید که ایشان در چند جلسه شرکت مىکردند. یکى در جلسه شوراى مصلحت بود که به نظرم خود امام فرمودند یا ما از امام خواستیم و ایشان اجابت کردند که حاج احمد آقا در جلسه باشند؛ چون مسأله تشخیص مصلحت است، بسیار مهّم است. یک وقت لازم بود که مثلاً خبرهایى خدمت امام داده شود یا بالعکس. اما مهمتر از همه این جلسات، جلسه رؤساى سه قوّه بود که ایشان مرتّب در آن شرکت مىکردند. جلسه رؤساى سه قوّه اوائل هفتهاى دو بار و بعد هفتهاى یک بار تشکیل مىشد. بعد در مقطعى من گفتم کارمان زیاد است، دفعات جلسه را زیاد کنیم؛ مجدّداً هفتهاى دو بار برگزار مىشد. در بعضى از جلساتِ دیگر مثل شوراى عالى دفاع هم گاهى ایشان شرکت مىکردند. اما جلسهاى که ایشان به عنوان عضو شرکت مىکردند، جلسه رؤساى سه قوه بود.
جلسه مذکور سیار بود. البته اوائل هر هفته در دفتر بنده تشکیل مىشد؛ بعد براى تنوّع و اینکه جلسه حالت خشک پیدا نکند، بنا گذاشتیم سیّار باشد. هر چند هفته یک شب هم به منزل حاج احمد آقا مىرفتیم. در آن شب ما این اقبال را داشتیم که خدمت امام هم مىرسیدیم. همان شبى که منزل حاج احمد آقا مىرفتیم، امام هم مىآمدند. حتّى آن وقتى که ایشان کسالت داشتند و حال نداشتند، آنجا آمدند چند دقیقهاى نشستند و رفتند. یعنى آمدن ایشان به یک رسم تبدیل شده بود. در آن جلسه ما درباره مهمترین موضوعات کشور تبادلنظر مىکردیم. مطالب مهمّ بعضى از جلساتِ آن شورا را من یادداشت مىکردم. علّت هم این بود که گاهى تصمیمگیرى مىکردیم، چون کسى یادداشت نمىکرد، بعد اختلاف پیدا مىشد. براى اینکه دقیق باشد، من بنا گذاشتم که یادداشت کنم. اگر کسى به آن یادداشتها که البته بسیار کم است - مراجعه کند، مىفهمد چقدر آن جلسه مهم بوده است. در آنجا حاج احمد آقا به عنوان یک عنصر خوشفکر و باهوش و باتجربه انصافاً خیلى به درد ما مىخوردند. وقتى در مسائل مختلف بخصوص مسائل جهانى بحث مىشد ذهنشان باز بود و نظرشان در بین نظرها خوب و پخته مىنمود و در پیش بردن جلسه ما تأثیر داشت.
*جایگاه ایشان در سیستم اداری کشور چگونه بود؟
واقعاً بسیار سخت است که آدم بخواهد جایى براى ایشان معیّن کند؛ چون ایشان موقعیتى رسمى نداشتند. من همینقدر مىتوانم بگویم که ایشان شخصیت ممتاز و بىبدیلى بودند و واقعاً جایشان خالى شد. ایشان خصوصیاتى داشتند که هیچکس دیگر ندارد و نخواهد داشت. واقعاً چنین بود. یعنى ارتباط با امام، نزدیکى به امام، دانستن نظرات امام. ایشان چیزهایى را از امام مىدانستند و گاهى اوقات مىگفتند که شاید هیچکس دیگر نمىدانست. قدرت بر انتقال نظرات رهبرى مثل امام به مسؤولین، مسأله بسیار مهمّى است. گاهى اوقات است که مصلحت نیست رهبرى در امرى اقدام کند؛ لکن خوب است نظرش دانسته شود تا کسانى که مىخواهند مسائلى را رعایت کنند، حواسشان باشد که نظر رهبرى این است.
حاج احمد آقا ناقل امین و باهوشى بودند که دقیق مىفهمیدند و همان را که نظر شریف امام بود، منعکس مىکردند. با ما که اینگونه بودند. ببینید چه نقشى مىتوانستند داشته باشند. موارد متعدّدى اتّفاق افتاد که انسان درباره انجام امرى تصوّر مىکرد کار خوبى است و نظر امام نیز همین است. بعد معلوم مىشد که نه؛ امام نظرشان این نیست. در قضایایى که اواخر عمر شریف ایشان پیش آمد، اینگونه بود. ما دچار اشتباهى بودیم و خیال مىکردیم که شاید امام مثلاً ته دلشان نیز همین باشد. بعد معلوم شد که نه، اینگونه نبوده است؛ ما نمىدانستیم. البته در خدمت امام، مکرّر مذاکره شده بود؛ اما انسان، تنها دیدگاههاى صریح و لبّ نظر امام را مىدانست. شاید در بعضى از مسائل به شکل دیگرى عمل مىکرد. بههرحال، حاج احمد آقا این نقش را داشتند که نظر امام را مىدانستند و به بیرون منعکس مىکردند. نه در زمان حیات ایشان و نه بعد از ایشان، هیچکسِ دیگر حائز این خصوصیّات نیست. علاوه بر جهات شخصى و غیر از آنچه که در شخص خود ایشان بود، در وضع و محاذات تاریخى و جغرافیایى و انسانى هم خصوصیّاتى داشتند که مخصوص خودشان بود؛ نسبت نزدیک به امام، قرب جوار با امام، طول زمان معاشرت با امام و آگاهى از مسائل انقلاب. ایشان از اغلب مسائل کشور یک نوع حضور و اطّلاعى -هر چند اجمالى- داشتند. البته در بسیارى از مسائل، بهطور تفصیلى وارد نمىشدند.
در بعضى موارد آدم پرحوصلهاى هم نبودند؛ اما فىالجمله از بسیارى از امور کشور اطّلاع داشتند. بههرحال ایشان نقش بىبدیلى داشتند. آنچه مىتوانم بگویم این است که جاى ایشان را هیچ چیزى پر نمىکند.
*با توجّه به اینکه مىفرمایید خود ایشان همیشه نظراتى داشتند، ولى بعد از رحلت امام مىبینیم از جانب ایشان هیچ مطلبى مخالف نظرات شما اعلام نشده است. لطفاً در اینباره توضیح بفرمایید.
حاج احمد آقا بعد از رحلت امام، در رابطه با مسائل رهبرى و بعد هم در درجهى دوم در رابطه با مسائل دولت، موضعى اتّخاذ کردند که بسیار تحسین برانگیز بود. ایشان انتقادهایى هم به بعضى از امور داشتند؛ اما این انتقادها در مورد مسائل دولت منعکس نمىشد یا بسیار کم منعکس مىشد. در مورد مسائل رهبرى هم نظر ایشان با آنچه که از طرف رهبرى ابراز مىشد، کاملاً موافق اعلام مىشد و موافق هم بودند.
حاج احمد آقا در برهه بعد از رحلت امام، یکى از بهترین مواضعى را که ممکن است کسى مثل ایشان داشته باشد، در دفاع از اصول و موازین انقلاب و آن چهره حقیقى خط امام اتّخاذ کرده بودند. ایشان واقعاً از جان و دل از آن مواضع و از جمله از رهبرى، دفاع مىکردند. دفاع بسیار جانانهاى که ایشان چه از اساس و اصل رهبرى و چه از شخص حقیر مىکردند، در بعضى از روحیههایى که ممکن بود به گونه دیگرى فکر کنند یا احساس دیگرى داشته باشند، تأثیرات زیادى داشت.
به هرحال موضع بعد از رحلت امام که ایشان اتّخاذ کرده بودند، بسیار موضع ارزشمندى بود. من معتقدم یکى از بهترین فصول زندگى ایشان، عنداللَّه، همین فصل اخیر است که ایشان واقعاً راه خدا، راه حق و راه صحیح را متقرّباً الىاللَّه برگزیده بودند. با اینکه یقیناً توقّعات گوناگونى از ایشان بود؛ همانگونه که وسوسههایى هم بود. آدم مىبیند در اطراف بعضى از افراد، وسوسههایى مىشود. یقیناً در اطراف ایشان هم وسوسههایى وجود داشت. در این شکّى نیست. لکن ایشان قرص و محکم ایستاده بودند و همان اصولى را که مورد نظر شریف امام رضواناللَّهعلیه بود، با قاطعیت تمام ابراز مىکردند.
رئیس جمهور پنجشنبه این هفته برای دیدار و گفتگو با مراجع عظام تقلید و افتتاح صحن جدید حرم حضرت معصومه(س) به قم سفر میکند.
محمود احمدینژاد رئیس جمهور پنجشنبه این هفته برای افتتاح صحن جدید حرم حضرت معصومه(س) به قم سفر میکند.
بر اساس این گزارش قرار است رئیس جمهور با مراجع عظام تقلید نیز دیدار و گفتگو کند
ارتباطات گسترده گروههای مدعی حقوق بشر فعال علیه ایران با گروهکهای تروریستی، ماهیت این گروهها را بیش از پیش مشخص میکند.
متنی که در ذیل میآید نامه کیوان رفیعی دبیر کل فعالان حقوق بشر در ایران به گروهک تروریستی منافقین است که از طریق ایمیل ارسال شده بود:
با سلام و تحیت
بدینوسیله اینجانب کیوان رفیعی، بعنوان دبیر کل "مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران " ارگانی حقوقی و مستقل ، فعال در حوزه ایران ، درخواست رسمی خود را به نمایندگی از مجموعه، مبنی بر افزایش کمک های مالی از مبلغ 600 دلار در ماه به میزان 1600 دلار با قید فوریت برای تامین نیازهای جاری مجموعه خدمت شما ارسال میکنم.
این درخواست افزایش هزینه با عنایت به ارتقای سطح فعالیتهای مجموعه و همینطور تحولات اخیر در ایران انجام می گیرد.
موفق و پیروز باشید
کیوان رفیعی
24 آذر 1388
تبصره: با توجه به علنی بودن نیروهای مجموعه در داخل کشور و شرایط امنیتی حال حاضر خواهشمندم با رعایت تمام نکات امنیتی نسبت به درخواست اقدام شود.
شمار حوادث چهارشنبه آخر سال در نقاط مختلف کلانشهر تهران تا ساعت 20 و 30 دقیقه امشب 123 مورد اعلام شد که بدون هر گونه تلفات جانی فقط 3 مجروح در بر داشت.
جمشید شفیعی، مدیر روابط عمومی سازمان آتش نشانی شهر تهران مستقر در ستاد فرماندهی آتشنشانی اعلام کرد: حوادثی که تا ساعت 20 و 30 دقیقه امشب در نقاط مختلف کلانشهر تهران رخ داده و به این ستاد گزارش شده است، به 83 مورد رسیده است.
وی ادامه داد: این حوادث عبارت است؛ یک مورد انفجار مواد محترقه، 36 مورد آتشسوزی در فضای سبز، 21 مورد آتشسوزی سطل زباله، 23 مورد آتشسوزی ضایعات، 29 مورد آتشسوزی در حیات منازل مسکونی، 3 مورد نزدیک یک فروشگاه و 10 مورد آتش سوزی وسایل نقلیه.
مدیر روابط عمومی سازمان آتش نشانی شهر تهران گفت: همچنین نماینده اورژانس تهران مستقر در ستاد فرماندهی آتشنشانی عنوان کرده است که تا ساعت 20:30 امشب 24 شهروند در حوادث چهارشنبه آخر سال در تهران آسیب دیدهاند که 11 نفر به مراکز درمانی اعزام و 13 نفر دیگر به صورت سرپایی در محل مداوا شدند.
رفیعی از پناهندگان سیاسی طی نامهای به باطبی نوشت: ما در بیانیه نوشتیم شما عضو کادر مرکزی بودی، میشه گفت بعلت مشکلات امنیتی که بود اسمت رو علنی نکردیم ولی شما در مرکزیت راهبردی مجموعه حتی از اوایل کار ایفای نقش میکردی.
پروژه بی ثبات سازی سازمان سیا که با اختصاص بودجه چهارصد میلیون دلاری کنگره آمریکا و با دستور بوش ابلاغ و عملیاتی شد راه اندازی نوع جدیدی از جنگ اطلاعاتی موسوم به «نبرد سایبری» را با استفاده از عوامل گروهک های ضد انقلاب همچون منافقین، سلطنت طلبان، انجمن پادشاهی، فرقه ضاله بهاییت وگروههای موسوم به حقوق بشری در دستور کار قرار داد.
این پروژه که با شبکه سازی گسترده در فضای مجازی و سایبر کلید خورد ، اهدافی چون جمع آوری اطلاعات، جریان سازی و جنگ روانی علیه نظام جمهوری اسلامی، تاسیس سایت های مبتذل، حمایت خبری و رسانهای از گروهکهای تروریستی، اقدامات ایذایی و هکری و نفوذ به سرورهای دولتی، برنامهریزی برای اخلال در سیستم مدیریت شهری از جمله سامانه سوخت رسانی و تهییج و تشویق به تجمعات غیرقانونی و اغتشاش در حوادث پس از انتخابات را دنبال می کرد.
آنچه در ذیل میخوانید متن کامل نامه کیوان رفیعی دبیر کل فعالان حقوق بشر در ایران به احمد باطبی از جمله جاسوسانی که عکس به یادگار با بوش پسر دارد، است که از طریق پست الکترونیکی ارسال شده بود:
مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران
آخر سال 84 غیر رسمی و رسماً نوروز سال 85 اعلام موجودیت کرد
به لحاظ اینکه اتهام ایجاد تشکیل جمعیت غیرقانونی به ما نخوره اسمی روی گروه نگذاشتیم و به اسم فعالان حقوق بشر در ایران معروف شدیم
شخصاً شروع کننده بودم اما نفرات اصلی آغاز بهروز جاوید تهرانی و صادق نقاشکاربودند. الان اونا دیگه نیستند البته بهروز اسمش هست ولی خوب تو زندان و کاری ازش بر نمیاد جز حمایت. 18 تیر سال 85 که من و گرفتند و 18 ماه بعد اومدم بیرون یک اختلافاتی افتاد یک سری از دوستان رفتند یک گروه زدن به اسم دیده بان و نقاشکار هم که سخنگو بود به نظر میامد خط و ربطی با مجاهدین داره رو هم گذاشتیم کنار و رفت یک وبلاگ راه انداخت به اسم فعالین حقوق بشر و دموکراسی بعد که سازمانیافته تر شدیم ناچاراً اسم را هم تغییر دادیم که هم نگذاریم نقاشکار و دوستانش از تشابه اسمی سوء استفاده کنند و هم زحمتی که هست و هزینه هاش گروه را مطرحتر کند. همینطور ناچار به استفاده از کلمه هایی بودیم که بهانه به وزارت اطلاعات ندهیم - کلماتی مانند سازمان و کمیته و گروه و .. امکانش نبود.
از کلمه مجموعه به معنی اجتماع استفاده کردیم یعنی همون گروه میشه یعنی گروه فعالان حقوق بشر در ایران حالا توضیحی اجمالی اما کاملاً محرمانه - لطفاً فقط خودت در جریان باش انتخاب واحدهای بیش از هزار نفره اما تعداد اعضا بالغ بر 500 نفر است البته بسیاری تخمینهای چند هزار نفری هم میزنند ما آماری از اعضا ندادیم تا حالا، البته ما خودمون فعلاً جلوی گسترش مجموعه را گرفتیم چون سیستم مدیریت مناسبی نداریم و جذب بیخودی هم فایدهای نداره اما اگر بخواهیم یک ماهه میتوانیم تا چند هزار نفر افزایش پیدا کنیم. منتها این نیازمند تامین مالی ، طراحی سایت دینامیک و برنامه ریزی و سیاستگذاری در مجموعه است . که با بودن تو و پیامدهای مهاجرت تو میتونیم به اولین تشکل سراسری حقوق بشری در ایران تبدیل بشیم.
اساسنامه را به همراه چارت مجموعه برات فرستادم - ما بر اساس اونها همین تعداد اعضا را جذب کردیم ، اعضا همه انتخاب رسته کردند و آماده فعالیت هستند اما همانطور که گفتم نتوانستیم به علت ضعف مدیریت اعضا را فعال کنیم . تقریباً 19 گروه در مجموعه داریم که به تناسب اهمیت دارای اعضایی از 10 نفر تا 100 نفر هستند
بیتشرین تمرکز جمعیت در واحدهای زندانیان سیاسی ، زنان و دانشجویی هست و کمترین واحدهم واحد تحقیقات موضوعی و واحد حقوقی است.
ببین تو میری آمریکا حالا برای آشنایی ، قسمتی از مقاله مایکل بیکر و برات میارم :
(یکی از گروههای ایرانی که از ان ای دی کمک مالی دریافت کرده است "بنیاد عبدالرحمن برومند " ،(ABF ) است. این بنیاد یک سازمان غیر دولتی است که حقوق بشر و دمکراسی را در ایران تبلیغ و ترویج میدهد. این سازمان در سال 2001 توسط لادن و رویا برومند (دختران عبدالرحمن برومند) تأسیس یافت. عبدالرحمن برومند یک وکیل و فعال دموکراسی بود که در پاریس در سال1991 احتمالا توسط مامورین جمهوری اسلامی ترور شد.
بنیاد عبدالرحمن برومند کمک اولی خود را به مبلغ 25000 دلار از ان ای دی در سال 2005 دریافت کردند که یک سایت حقوق بشری که در آن یک کتابخانه ی الکترونیکی در بارهی حقوق و قوانین حقوق بشری دایر کنند. بعد از یک سال ( در 2003 ) بنیاد مبلغ 300000 دلار و بعدا در سال 2004به مبلغ 135000 دلار از ان ای دی جهت گسترش دموکراسی و حقوق بشر در ایران دریافت کردند. مضافاً ، این بنیاد به مبلغ 150000 دلار کمک هزینه برای تحقیق و گزارش از " بنیاد اسمیت ریچاردسون " که یک سازمان محافظه کار طرفدار رژیم بوش است دریافت کرد که گزارشی تحت نام " گذارایران به دموکراسی " تهیه کند. (8) در دو سال اخیر (2005 و2006) حداقل پنج گروه ایرانی دیگر از ان ای دی و دیگر انبارفکر(Think Tank) های دیگر آمریکائی کمک های مالی دریافت کرده اند که در جهت گسترش دموکراسی و حقوق بشر در ایران فعالیت کنند.)
میبینی چقدر قحط رجال هست ما الان سایت مجموعه را میخواهیم طراحی دینامیک کنیم یا هزینه های تلفن و پرداخت کنیم مشکل اساسی مالی داریم - حتی بخاطر مشکل مالی با داشتن نیروی انسانی قادر به چاپ جزوه و تراکت زیاد در ایران نیستیم. حتی مسافرت برای اعضا و خیلی کارهای دیگه و ببین آمریکایی ها امکاناتشون را در اختیار چه تشکلاتی میزارن که حتی 1 عضو هم در ایران نداره بلکه یک سایته که چند کتاب مربوط به حقوق بشر و گذاشتن اونجا و نیازی به بروز کردن نداره . توی ایران هم اینا وجود ندارند اما تحلیل امریکایی ها بخاطر عدم شناخت اشتباهه - ما باید جریانات پایگاه دار و در ایران نشان بدیم که امکانات و سرمایه گذاری ها روی تشکلات مدنی داخلی باشه نه تشکلات بی فایده خارجی
ما همین الانش اولین گروه حقوق بشری با این گستره هستیم در ایران اونقدر بدون تبعیض کار کردیم که یک تشکل محلی به نام سازمان حقوق بشر کردستان بود که اعضای زیادی هم داشت اما مرکزیت و بسیاری از اعضای مهمش با تمام تفکرات قومی که دارن به ما که یک گروه غیر کردی هستیم پیوستند. در سبک کاری و روش در ایران منحصر به فرد هستیم.
بنابراین تو به آمریکا میری به زودی ، خیلی ها منتظرن ببینند تو چیکار میخوای کنی ، تو سمبل نقض حقوق بشری ، عضویت حزبی یعنی نابودی تو - امروز دفاع از حقوق بشر بصورتی که یک جمعیت منسجم از ایران و پشت سرت داشته باشی به تو این امکان و میده که با استفاده از ارتباطاتت کاری بی نظیر انجام بشه . ما کسب حمایت و اعتبار میخواهیم از لحاظ جمعیت و نفرات اگر خودمون بخوایم هزاران عضو و میتونیم جذب و آموزش و استفاده کنیم.
ما تو بیانیه نوشتیم شما عضو کادر مرکزی بودی، میشه گفت بعلت مشکلات امنیتی که بود اسمت رو علنی نکردی ولی شما در مرکزیت راهبردی مجموعه حتی از اوایل کار ایفای نقش میکردی . برای ما افزایش ارتباطات و اعتبار تو یعنی برد - بنابراین حمایت از تو حمایت از خود مجموعه است.
حالا از این میگذریم.
در مورد کار خودت، خوب تو نرفتی سفارت رفتی سازمان ملل و زیر منت کسی نرفتی اما خوب مشکلی هم نداری بزودی میپری ، ما یک بیانیه از طرف مجموعه دادیم که مثل بمب صدا کرده و خودت هم دیدی حتماً
حالا نظر من اینه که ما دو تا کانال برای اطلاع رسانی داریم، یکی مجموعه اش که رسمی و چارچوب داره بنابراین باید اصول اساسی را رعایت کنه مسلماً مجموعه نمیتونه بگه تیمهای ترور احمد الان تو اروپا دارن میچرخن حتی اگر راست باشه برای افکار عمومی بدون سند قابل باور نیست و این ضربه زننده هم به تو و هم به مجموعه است. اما نمونه بیانیه مجموعه را که دیدی اونطوری میشه هم فال و هم تماشا اما اگر لازم به اصطلاحاً فضا سازی هست ببین یک کمیته پیگیری میتونه کارش و شروع کنه و اقدام به انتشار اخبار راست و دروغ کنه و الزامی نداره کسی تائیدش کنه تازه به نظرم خوبه تو بعداً خیلی از اخبار اون کمیته را تکذیب کنی. این تازه خوب هم هست نشون میده دنبال فضا سازی نیستی و اهل صدقی.
قرار نیست کسی بدونه پشت اون کمیته من و تو هستیم این برای ما خوب نیست. چون میخواهیم فضاسازی کنیم. احتمالا از مطالب غیرواقعی هم استفاده میکنیم البته این غیر اخلاقی نیست که نجات جان انسانی را در پی داره.
حالا ما بیاییم همون نامهای که من نوشتم و بدون سانسور و البته بدون عکس منتشر کنیم به اسم همون کمیته، خوب فضا سازی به همراه میاره با توجه به متنی که داشت و قرار نیست کسی پاسخگوی اون باشه که نیاز به سانسور داشته باشه همانطور که گفتم حتی میتونی تکذیب کنی و بندازی گردن بعضی از کسایی که میخواستن شاید با این روش کمکی کرده باشن بهت.
من نظرم اینه که ما ردی از خودمون نزاریم و بگذاریم اون کمیته راه بیفته و شروع به فضا سازی کنی و بعد بازتاب خبری در سایتهاش و جمع کنیم و استفاده کنیم. به مظاهری هم اگر گفتی روشنش کن که این کار هیچ مسئولیتی را متوجه ما نمیکنه.
این و پس فکر کن و بعد جوابش و ازت میگیرم اگه اوکی بدی - بلاگ و خبرنامه و خود اون خبر آماده است. ضمناً به نظرم حواست باشه مظاهری انسان خوب و خوش قلب اما زیاد رازدار نیست.
صحبتهام و جمع بندی میکنم :
من پیشنهاد میکنم کمیته پیگیری وضعیتت راه بیفته همان خبری که من نوشتم و بدون سانسور البته بدون عکست منتشر کنه ، فضا سازی مناسبی خواهد بود
- اعلام وضعیتت به صورت رسمی به عهده مجموعه باشه
- در مورد مجموعه مطالعه و برنامه ریزی کن ، باور کن بالاترین پتانسیل ممکن در این جریان وجود داره منتها نیاز به امکانات بیشتر ، همفکری و برنامه ریزی داریم .
- مسائل جزئی تر، مشکلات و سوابق را فرصت مناسبتری برات توضیح میدم.
- خیلی ها به رفتنت امید دارن تا با شرایطی که داری بسیاری خطاهای تحلیلی و راهبردی، دولت آمریکا، تشکلات غیرانتفاعی و انتفاعی ایرانی و آمریکایی هم نوع سیاسی و هم نوع حقوق بشری را تصحیح کنی.
طراح قالب: رضا امین زاده** پارسی بلاگ پیشرفته ترین سیستم مدیریت وبلاگ |